برای شروع ، این بیوفوتون ها واقعاً وجود دارند. آنها فوتونی هستند که توسط ارگانیسم های زنده ساطع می شوند ، یعنی بیولومینسانس. در حالی که تعداد کمی از موجودات زنده ، مانند برخی از ماهی های دریای عمیق ، شدت قابل توجهی از خود منتشر می کنند (بنابراین به راحتی قابل مشاهده هستند) ، سطح بسیار کمتری از نور ، که فقط می تواند شناسایی شود. با چند برابر کننده های نوری ، در انواع دیگر موجودات زنده یافت می شود. در مورد بقیه موارد ، من به خوانندگان می سپارم تا تصمیم بگیرند که آیا آنها می خواهند آن را باور کنند.
تابش نامرئی بسیار الهام بخش شناخته شده است ، و آن مورد خاص واقعاً سرگرم کننده است. برای به دست آوردن طعم ، برخی از گفته های ارائه شده را در نظر بگیرید:
انسجام بیوفوتون ها از توزیع تعداد فوتون پواسونیان و برخی اندازه گیری های تصادفی اضافی حاصل شده است. من فکر می کنم افرادی که با اپتیک کوانتوم آشنا هستند ممکن است در جزئیات با مشکلاتی روبرو شوند ، اما هرگز مهم نیست ، آنها ممکن است بیش از حد با فیزیک جریان اصلی ارتباط داشته باشند. به هر حال ، حتی اگر آماری غیر پواسونی پیدا کنید ، حتی لازم نیست نگران کننده باشد ، زیرا بیوفوتون ها حتی می توانند نورهای فشرده ای را از خود نشان دهند.
شناخته شده است که مواد غذایی موجودات ارگانیک را با انرژی اگزرژی تأمین می کنند ، که در اصل انرژی است که با آنتروپی کمتری نسبت به مثال مرتبط است. انرژی گرمایی در محیط اطراف ما آنتروپی کم با نظم مرتبط است. و پوپ بیوفوتون های غذا را نظم و ترتیب برای ارگانیسم مصرف کننده می داند. وی تا آنجا پیش می رود که غذای با کیفیت بالا در درجه اول تأمین انرژی شیمیایی نیست ، بلکه انتقال نوساناتی به صورت بیوفوتون است که باعث کاهش آنتروپی ارگانیسم می شود. ارائه مدارکی در این باره ظاهراً کمی دشوار است.
در نتیجه ، مناسب ترین روش ها برای تجزیه و تحلیل کیفیت غذا باید بر اساس اندازه گیری بیوفوتون ها باشد. می توان به عنوان مثال یاد گرفت. در مورد توانایی برخی از مواد در ذخیره نور (و در نتیجه سفارش) ، توانایی آن در تأمین بیشترین فرکانسهای مورد نیاز یک ارگانیسم و غیره
Popp دریافت که سلولهای ارگانیسم ما احتمالاً با نور ارتباط برقرار می کنند (transmission انتقال داده های نوری) ، این ایده را که بیوفوتون ها نظم و اطلاعات را منتقل می کنند ، و همچنین در نهایت نظم شگفت انگیز موجودات زنده را تأیید می کند. او (یا مطمئن باشید که همکار نیست ، من کاملاً مطمئن نیستم) طبیعت پهنای باند بیوفوتون ها (دامنه ای از طول موج صدها نانومتر) را پشتیبانی می کند ، اظهار داشت که فقط این طبیعت باند پهن امکان تمرکز این نور را به چیزهای کوچک فراهم می کند مانند تک سلولها! (این بسیار منطقی است ، زیرا دیود لیزر با عرض باریک مانند یکی از مواردی که در دستگاه های پخش DVD تعبیه شده است هرگز نمی تواند به یک نقطه کوچک متمرکز شود ، درست است؟)
برخی از افراد احساس می کنند که بهتر است کمی جلوتر برویم و تصور کنیم که همه موجودات زنده به طریقی از طریق زمینه های بیوفوتون پویا به هم متصل شده اند.
به دنبال مثال در مقاله ذکر شده در بالا در مورد انسجام بیوفوتون ها ، خواهید دید که به نظر می رسد بسیار علمی است ، با معادلات شناخته شده ، نمودارهای مختلف ، کلمات اختصاری ، منابع ، و غیره. برخی از این مطالب در مجلات معروف منتشر شده است. (آیا این مرا به یاد سوکال می اندازد؟) اعتبار اضافی از استناد به محققان مشهوری مانند ایلیا پریگوجین ، اروین شرودینگر و دیگران حاصل می شود. بنابراین اگر هنوز شک دارید باید خود را احمق بدانید. و چه کسی می داند ، با خوردن مگسی که مدتی روی صفحه رایانه شما نشسته است ، ممکن است بتوانید بخشی از اطلاعات دائرlopالمعارف فیزیک و فناوری لیزر را در اختیارتان قرار دهید ... در غیر این صورت ، پهنای باند محدود فسفرهای ساطع کننده صفحه شما ممکن است توضیحی ارائه دهد: این نوع تابش مصنوعی ممکن است نتوانسته باشد با دقت و نظم کافی مگس را تحت تأثیر قرار دهد.
شاید این نکته را هم ذکر کنم که البته باید اعتبار و کیفیت هر بیت از تحقیقات در مورد بیوفوتونها را به تنهایی ارزیابی کرد ، نه این که یک نظر کلی درباره کل زمینه تهیه کند.