Sepanta Laser Spadan

شرکت سپنتا لیزر اسپادان سهامی خاص

Sepanta Laser Spadan

شرکت سپنتا لیزر اسپادان سهامی خاص

واژه نامه اصطلاحات لیزر با شکوفه ساتری

واژه نامه اصطلاحات لیزر با شکوفه ساتری :


واژه نامه اصطلاحات لیزر


ABSORB: برای تبدیل انرژی تابشی به شکل دیگری ، معمولاً با افزایش دما.


ABSORBANCE: توانایی یک رسانه برای جذب اشعه بسته به دما و طول موج. بیان شده به عنوان لگاریتم مشترک منفی انتقال.

  

مؤثر بر جذب: مقدار انرژی تابشی جذب شده در واحد یا طول مسیر.


تقویت: رشد میدان تابش در حفره تشدیدکننده لیزر. از آنجا که موج نور بین آینه های حفره به عقب و جلو می رود ، انتشار هر محرک از طریق محیط فعال انتشار می یابد.


AMPLITUDE: حداکثر مقدار موج الکترومغناطیسی او از میانگین تا افراطی اندازه گیری می شود. به عبارت ساده ، ارتفاع موج. (نمودار زیر "قطبش" را ببینید.)


ANCLEENF ANGLEOF:


ANODE: یک عنصر الکتریکی در تحریک لیزر که الکترونها را از یک کاتد جذب می کند. یک آند می تواند مستقیماً توسط آب یا با تابش خنک شود.


پوشش های AR: روکش های ضد انعکاس ، در پشت آینه های خروجی لیزری برای سرکوب بازتاب های چندگانه ناخواسته که باعث کاهش قدرت می شوند ، استفاده می شوند.


AUTOCOLLIMATOR: یک ابزار واحد که عملکردهای یک تلسکوپ و یک کولیساتور را برای تشخیص جابجایی های کوچک زاویه ای یک آینه با استفاده از نور جمع شده خود ، ترکیب می کند.


AXIAL-FLOWLASER: ساده ترین و کارآمدترین لیزرهای گازی. جریان محوری گاز از طریق لوله برای جایگزینی آن مولکول های گازی که توسط تخلیه الکتریکی مورد استفاده برای تحریک مولکول های گاز به حالت لیزینگ استفاده می شود ، حفظ می شود (به "GASDISCHARGELASER" مراجعه کنید).


AXIS ، AXIS نوری: خط مرکزی نوری برای سیستم لنز. خطی که از مراکز انحنای سطوح نوری یک لنز عبور می کند.


BEAMBENDER: مونتاژ سخت افزار یا دستگاه نوری ، مانند آینه ، قادر به تغییر جهت لیزر است. برای اشاره مجدد پرتو و در سیستم های تحویل جمع و جور "تاشو" استفاده می شود.


BEAMDIAMETER: قطر آن قسمت از توان تحمل 86٪ از توان خروجی.


EXPANDER پرتو: تقسیم نوری پرتو لیزر به دو یا چند پرتو ، امکان کار بر روی قسمتهای دیگر قسمت را با توجه به سایز متراکم - butatsomewppowerthanwithamultiple- خروجی سیستم.


WINDOWS BREWSTER: انتهای انتقال (یا هر دو انتهای) لوله لیزر ، ساخته شده از مواد نوری شفاف و در زاویه Brewster در لیزرهای گازی قرار گرفته تا به دست آوردن صفر بازتابی از نور عمودی قطبی شده برسد. در مورد لیزرهای صنعتی غیر استاندارد ، اما در صورت تمایل به قطبی شدن باید باشد.


روشنایی: احساس بصری از قدرت درخشان یک پرتوی نوری ، برخلاف قدرت علمی اندازه گیری شده از پرتو.


CALORIMETER: ابزاری که گرمای حاصل از جذب پرتو لیزر را اندازه گیری می کند.


CATHODE: عنصری که الکترون ها را برای تخلیه الکتریکی مورد استفاده برای تحریک محیط لیزینگ فراهم می کند.


لیزر CO2: یک لیزر که به طور گسترده در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد و در آن رسانه لیزینگ اصلی دی اکسید کربن است.


گاز COAXIAL: اکثر جوشکاری لیزر با استفاده از سپر گاز بی اثر که در سطح کار جریان دارد انجام می شود تا از اکسیداسیون و جذب پلاسما ، جلوگیری از پاشیدن آوار ، و کنترل واکنش گرما استفاده شود. جت بنزین همان محور پرتو را دارد که دو طرف می توان با هم هدف قرار داد.


LIGHT COHERENT ، RADIATION COHERENT: تابش متشکل از موجهای موج که در فاز با یکدیگر ارتعاش می کنند. به بیان ساده: پرتوهای موازی از نور.


چراغ جمع شده: پرتوهای نور واضح که با استفاده از یک لنز یا وسیله دیگر انجام می شود ، اجازه می دهد تا یک تصویر تیز از جسم در صفحه کانونی لنز متمرکز شود.


جمع آوری: فرآیندی که توسط آن پرتوهای واگرا (سفید ، یا طبیعی ، نور) به اشعه موازی (نور منسجم) تبدیل می شوند.


CONVERGENCE: خمش پرتوهای نوری به یکدیگر ، مانند لنزهای مثبت (محدب).


CW: Widefront مداوم؛ حالت انتشار مداوم لیزر ، بر خلاف عملکرد پالس.


DEPTH OF FIELD: محدوده کاری پرتو ، تابعی از طول موج ، قطر پرتوی فشرده و فاصله کانونی لنزها. برای دستیابی به اندازه نقطه قطر کوچک و در نتیجه چگالی توان بالا ، باید عمق میدان کوتاه پذیرفته شود.


تنوع: زاویه ای که پرتو لیزر در قسمت بسیار دور پخش می شود ؛ خم شدن آن از یکدیگر دور می شود ، مانند یک لنز مقعر یا آینه محدب.


DUTY CYCLE: مدت زمانی که پرتوی لیزر در واقع برش ، حفاری ، جوشکاری یا عملیات حرارتی است ، در مقایسه با کل زمان چرخه کار است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.