مغز انسان نه تنها یکی از مهم ترین اعضای بدن انسان است. همچنین پیچیده ترین است. مغز از میلیاردها نورون تشکیل شده است و همچنین دارای تعدادی بخش تخصصی است که هر کدام در عملکردهای مهمی نقش دارند.
در حالی که هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که محققان هنوز درباره مغز نمی دانند، آنها چیزهای زیادی در مورد آناتومی و عملکرد مغز یاد گرفته اند. درک این بخشها میتواند به افراد کمک کند تا تصور بهتری از چگونگی تأثیر بیماری و آسیب بر مغز و توانایی آن برای عملکرد داشته باشند.
قشر مغز بخشی از مغز است که انسان را منحصر به فرد می کند. عملکردهایی که از قشر مغز منشا می گیرند عبارتند از:
آگاهی
تفکر مرتبه بالاتر
خیال پردازی
پردازش اطلاعات
زبان
حافظه
ادراک
استدلال
احساس
اقدام بدنی داوطلبانه 1
قشر مغز همان چیزی است که وقتی به مغز نگاه می کنیم می بینیم. بیرونی ترین قسمتی است که می توان آن را به چهار لوب تقسیم کرد.
هر برآمدگی روی سطح مغز به عنوان شکنج شناخته می شود، در حالی که هر شیار به عنوان یک شیار شناخته می شود.
اپتوژنتیک: چراغ ها ، دوربین ، عمل! اشعه ای از نور ، سایه ای بدون نقاب
خلاصه:
زمینه اپتوژنتیک با سرعت زیادی پیشرفت کرده است و هم به عنوان یک ابزار تحقیقاتی و هم یک راه حل درمانی برای کاربردهای زیست پزشکی ، به ویژه در زمینه علوم اعصاب عمل می کند. با ابتکار اخیر BRAIN که توسط موسسه ملی سلامت راه اندازی شد و فناوری پیشرفته (به نام CLARITY) برای شفاف سازی مغز کل موش ، مفهوم استفاده از نور برای کاوش و کنترل عملکردهای سلولی به سرعت به واقعیت بالینی تبدیل می شود. با توجه به این واقعیت که کانالهای یونی حساس به نور (میکروبی) نیاز به ادغام در سلولهای حیوانی دارند ، پیش بینی می شود که کاربرد اپتوژنتیک تأثیر وسیعی بر بیوتکنولوژی ، علوم نانو و پزشکی داشته باشد. در این فصل ، ما به دنبال ارائه گزارشی عمیق از چشم انداز فعلی اپتوژنتیک ، کاربردهای بالینی بالقوه آن و پیامدهای آن در آینده هستیم.
تیم تحقیقاتی ، که توسط پروفسور اوفر ییشار رهبری می شود ، از روش های اپتوژنتیک برای مطالعه سیگنال هایی که بین نورون ها از طریق سیناپس مغز موش های زنده عبور می کند ، استفاده می کند. یژار گفت: "ما می توانیم وجود انتقال دهنده های عصبی مختلف را تشخیص دهیم ، اما نورون های مختلف این انتقال دهنده های عصبی را" متفاوت "می خوانند. "Optogenetics ما را قادر می سازد نه تنها" جوهر "را ببینیم ، بلکه واقعاً" پیام "را رمزگشایی کنیم."
Yizhar دریافت که رودوپسین های موجود به اندازه کافی دقیق و پایدار نیستند تا تیمش بتواند بررسی کند چه سیگنالی از طریق سیناپس های مختلف عبور می کند. برای درک بهتر نقش های مسیرهای مختلف ، دانشمندان باید رودوپسینی را پیدا کنند که کنترل بیشتری به آنها بدهد. یژار گفت: "ما تصمیم گرفتیم به اطراف نگاه کنیم و ببینیم چه راه حل های طبیعی وجود دارد."
پس از بررسی تعدادی از پروتئین های رودوپسین آلی ، دانشمندان انتخاب خود را به یک رودوپسین از یک پشه محدود کردند. آنها برای ارزیابی اثربخشی انتخاب خود ، پروتئین پشه را در برابر دارویی آزمایش کردند که قدرت فعالیت سیناپسی را کاهش می دهد. آنها دریافتند که رودوپسین مشتق شده از پشه انتقال عصبی را در سلول های عصبی به همان اندازه موثر می کند و رودوپسین پایدارتر است.
برخلاف دارویی که قسمت های متعددی از مغز را تحت تأثیر قرار می دهد و کنترل آن دشوار است ، رودوپسین پشه فقط بر نورون هایی که سنسور پشه ها را هنگام تابش نور به آنها تولید می کند ، تأثیر می گذارد. با استفاده از رودوپسین مشتق شده از پشه ، دانشمندان قادرند فعالیت سیناپسی مغز را در فضا و زمان تعدیل کنند.
برای آزمایش اثربخشی ابزار اپتوژنتیک جدید ، دانشمندان از آن برای جلوگیری از انتشار انتقال دهنده عصبی دوپامین در یک طرف مغز موش ها استفاده کردند. هنگامی که آنها نور سبز به نیمکره مغز نشان دادند و رودوپسین پشه را بیان کردند ، یک سوگیری یک طرفه متمایز در رفتار موش ها مشاهده کردند.
یژار می گوید: "یکی از مزایای اصلی رودوپسین پشه این است که قابل دوقطبی است - یعنی نیازی به طراوت ندارد - و به طور بالقوه بسیار خاص است ، به طوری که ما می توانیم سیناپسهای دقیق مورد علاقه خود را کنترل کنیم." "این یک فناوری بسیار هیجان انگیز است ، زیرا به ما امکان می دهد نقش مسیرهای خاص در مغز را به روشی که قبلاً امکان پذیر نبود کشف کنیم. ما فکر می کنیم این پروتئین پشه می تواند راه را برای ایجاد یک خانواده کامل از ابزارهای جدید اپتوژنتیک برای استفاده در تحقیقات علوم عصبی باز کند. "
توانایی رودوپسین پشه در سرکوب انتقال عصبی بین نورون ها می تواند روش های اپتوژنتیک را برای مطالعه انتقال عصبی در مغز بهبود بخشد و در نهایت منجر به درمان های جدید و بهتری برای بیماری های عصبی و روانی شود.
اپتوژنتیک ، شیمی ژنتیک و حسگرهای زیستی برای علوم اعصاب سلولی و مدار
مروری بر دوره
دستکاری دقیق مکانی-زمانی و خواندن عملکرد مدار مغز یکی از طولانی ترین چالش های علوم اعصاب بوده است. انفجار اخیر در زمینه ابزارهای رمزگذاری شده ژنتیکی برای کنترل و اندازه گیری فعالیت عصبی ، بررسی عملکرد مغز را بسیار وسیع کرده است ، از سیناپس های تک گرفته تا مدارهای مقیاس بزرگ. هم کنترل و هم بازخوانی فعالیت عصبی را می توان در مقادیر بزرگی در فضا و زمان بدست آورد ، از میکرومتر تا کل مناطق مغز و از میلی ثانیه تا روزها.
این دوره به شرکت کنندگان این فرصت را می دهد تا با استفاده از جدیدترین ابزارهای کدگذاری ژنتیکی و تجهیزات پیشرفته برای بررسی مدار مغز ، تجربه عملی را کسب کنند. تمرکز ویژه ای روی دستکاری های چندگانه و خواندن مدارهای مغزی خواهد بود. شرکت کنندگان با اصول بیوفیزیکی پشت سنسورها و محرک ها آشنا می شوند و آموزش های تکمیلی با سابقه آنها در جنبه های فنی رویکردهای تجربی آموزش داده می شود.
در آزمایش های عملی ، از محرک های اپتوژنتیک و شیمیوژنتیک ، از جمله کانال های یونی تحریک کننده و بازدارنده ، پمپ ها ، آنزیم ها و گیرنده های جفت شده با پروتئین G استفاده خواهد شد. این محرک ها با شاخص های ژنتیکی فعالیت عصبی شامل شاخص های کلسیم و ولتاژ و همچنین شاخص های انتقال دهنده های عصبی و تنظیم کننده های عصبی مانند گلوتامات ، دوپامین و نوراپی نفرین تکمیل می شوند.
این دوره طیف وسیعی از سیستم های آزمایشی را با تأکید بر مدارهای عملکردی مغز در شرایط in vivo پوشش می دهد. در نهایت ، شرکت کنندگان از طریق تجزیه و تحلیل داده ها و تفسیرهای مفهومی آزمایشات خود راهنمایی می شوند.