لیزر فمتوثانیه لیزری است که پالس های نوری با مدت زمان بسیار کمتر از 1 ps (← پالس های فوق کوتاه)، یعنی در حوزه فمتوثانیه (1 fs = 10-15 اینچ) ساطع می کند. بنابراین همچنین به دسته لیزرهای فوق سریع یا لیزرهای پالس فوق کوتاه (که شامل لیزرهای پیکوثانیه نیز می شود) تعلق دارد.
تولید چنین پالس های نوری کوتاه (زیر پیکوثانیه) تقریباً همیشه با تکنیک قفل کردن حالت غیرفعال به دست می آید. این منجر به پالس هایی با انرژی پالس متوسط (اغلب در ناحیه نانوژول) و نرخ های تکرار پالس بالا در ناحیه مگاهرتز یا گیگاهرتز می شود. انرژی های پالس بسیار بالاتر (در نرخ های تکرار کمتر) با استفاده از نوعی سیستم تقویت کننده نوری (← تقویت کننده های فوق سریع) علاوه بر لیزر فمتوثانیه امکان پذیر است.
انواع لیزر بر اساس مدت زمان پالس
لیزرهای پالسی بر اساس مدت زمان پالس آنها به چند دسته تقسیم می شوند.
یک مدولاتور برای کنترل تعداد پالس ها در ثانیه استفاده می شود. در نتیجه، هر پالس دارای مدت زمان دقیقی است که به آن طول پالس، طول پالس یا عرض پالس می گویند. مدت زمان پالس زمان بین شروع و پایان یک نبض است.
چندین روش تعدیل کننده برای پالس پرتوهای لیزر استفاده می شود: سوئیچینگ q، سوئیچینگ بهره و قفل حالت چند نمونه هستند. هرچه نبض کوتاهتر باشد، پیک های انرژی بیشتر می شود. در اینجا رایج ترین واحدهای مورد استفاده برای بیان مدت زمان پالس هستند.
میلیثانیهها (یک هزارم ثانیه) طولانیترین واحدهای زمانی هستند که برای بیان مدت پالس استفاده میشوند و از این رو کمترین پیک انرژی را دارند. به عنوان مثال، پالس های لیزر موهای زائد ممکن است بسته به ضخامت مو بین 5 تا 60 میلی ثانیه متفاوت باشد.
میکروثانیه ها (یک میلیونیم ثانیه) احتمالاً کمترین مدت زمان پالس هستند. آنها می توانند برای کاربردهای پردازش مواد استفاده شوند، اما مدت زمان پالس زیر معمولاً استفاده می شود، زیرا دقت بیشتری ارائه می دهند. لیزرهای میکروثانیه همچنین می توانند برای کاربردهایی مانند طیف سنجی و حذف موهای زائد استفاده شوند.
نانوثانیه (یک میلیاردم ثانیه) مدت زمان پالس بسیار رایجی است که برای کاربردهایی مانند پردازش مواد لیزری، اندازهگیری فاصله و سنجش از دور استفاده میشود. برای مثال Laserax از لیزرهای فیبر نانوثانیه برای انجام علامت گذاری لیزری، تمیز کردن، بافت و حکاکی استفاده می کند.
پیکوثانیه (یک تریلیونم ثانیه) و فمتوثانیه (یک کوادریلیوم ثانیه) کوتاه ترین مدت زمان پالس هستند، به همین دلیل است که از اصطلاحات پالس های فوق کوتاه و لیزرهای فوق سریع استفاده می شود. این لیزرها دقیق ترین نتایج را ارائه می دهند و کمترین مناطق تحت تأثیر حرارت را دارند. این امر از ذوب نامطلوب جلوگیری می کند و امکان حکاکی بسیار دقیق را فراهم می کند. آنها در پردازش مواد، پزشکی (مانند جراحی چشم)، میکروسکوپ، اندازهگیری و مخابرات استفاده میشوند.
لیزرهای CO2 یکی از محبوب ترین لیزرهای تاریخ برای چنین کاربردهایی بودند، اما اکنون تعداد فزاینده ای از سیستم های لیزر حالت جامد وجود دارد که می توانند برای تولید توان کافی با پمپ دیودی تولید شوند. لیزرهای فیبر می توانند این کار را به روشی نسبتاً کم مصرف انجام دهند و همچنین اندازه نقطه خروجی محدود با پراش تولید کنند.
پیشرفتهای لیزر پرتوان همچنین به امکانات جدید تولید منجر شده است، با استفاده از چنین سیستمهای لیزری برای کاربردهای جوشکاری و برش. حتی برای محیطهای کمتر شدید مانند استفاده از لیزر برای برداشتن تومورها یا برای جراحی چشم، لیزرهای فمتوثانیه پرقدرت اغلب ابزار انتخابی هستند.
گروه آموزشی مهندس شکوفه ساتری
حجم روزافزون دادهای که در عصر دیجیتال انباشته میشود، نیازمند تکنیکهای ذخیرهسازی جدید است که عمر طولانی، انرژی کارآمد و کاربردی دارند. محققان بریتانیایی فکر میکنند که با استفاده از پلاریزاسیون پالسهای لیزر فمتوثانیهای برای جهتدهی ساختارهای نانو اندازه در صفحات شیشهای، احتمالاً پاسخ را یافتهاند.
افزایش بهره وری انرژی
مراکز داده امروزه از فناوریهای مختلفی برای پاسخگویی به نیازهای فزاینده ذخیرهسازی استفاده میکنند، اما هر کدام محدودیتهایی دارند. هارد دیسکها انرژی زیادی مصرف میکنند و معمولاً فقط چند سال دوام میآورند، در حالی که نوارهای مغناطیسی برای استفاده روزمره بسیار کند هستند. دیسک های نوری معمولی مانند سی دی و دی وی دی نیز بسیار کند هستند و همچنین طول عمر محدودی دارند.
در جدیدترین کار، پیتر کازانسکی و همکارانش در دانشگاه ساوتهمپتون، بریتانیا، دستگاهی با طول عمر بالقوه نامحدود پیشنهاد کردند که از پالس های یک منبع لیزر فمتوثانیه برای ذخیره داده ها در یک تکه شیشه سیلیسی در پنج بعد (سه بعد فضایی) استفاده می کند. و همچنین دو پارامتری که انکسار دوگانه سیلیس را مشخص می کند. نوشتن بر روی دستگاه شامل تعدیل قطبش و شدت لیزر است تا داده ها از طریق جهت گیری محور آهسته و عقب ماندگی (تفاوت مسیر نوری بین دو قطبش متعامد) ساختارهای نانومتری در سیلیس رمزگذاری شود.
گروه ساوتهمپتون قبلاً نشان داده است که این تکنیک اصولاً می تواند کار کند، اما به دلیل نیاز به چندین عکس لیزری برای ایجاد یک نانوساختار منفرد با مشکل مواجه شده است. نوشتن سریع داده ها مستلزم آن است که لیزر با سرعت تکرار بالا کار کند، اما فراتر از یک نرخ مشخص، این فرآیند گرمای زیادی تولید می کند و داده ها نمی توانند به طور دقیق رمزگذاری شوند.
کازانسکی و همکارانش اکنون نشان داده اند که چگونه می توان این مشکل را با افزایش بهره وری انرژی فرآیند نوشتن به حداقل رساند. آنها این کار را با تقسیم این فرآیند به دو مرحله انجام دادند. اول، آنها از یک یا چند پالس لیزری با انرژی نسبتاً بالا برای ایجاد یک انفجار کوچک استفاده می کنند که یک فضای خالی دایره ای یکنواخت در حدود 130 نانومتر در سراسر سیلیس ایجاد می کند. آنها سپس از چندین پالس «نوشتن» با انرژی کمتر استفاده میکنند تا آن فضای خالی را حدود ضریب پنج در زوایای قائم به محور قطبش نور طویل کنند - و بنابراین دادهها را رمزگذاری میکنند.
آنها توانستند انرژی پالس های نوشتاری را با بهره برداری از پدیده افزایش میدان نزدیک کاهش دهند. میدان الکتریکی تولید شده توسط این پالس ها در لبه فضای خالی ایجاد شده توسط پالس های کاشت، در صفحه عمود بر قطبش پالس ها تقویت می شود. این میدان تقویت شده سیلیس را یونیزه می کند و در نتیجه نقطه داده یا "voxel" را می نویسد.
نوشتن با سرعت نور
برای نشان دادن اینکه چگونه میتوان از این تکنیک برای ذخیره دادهها در عمل استفاده کرد، محققان از لیزری با طول موج 515 نانومتر و نرخ تکرار 10 مگاهرتز استفاده کردند که روی صفحه سیلیسی با قطر 120 میلیمتر با استفاده از یک منحرف کننده آکوستو-اپتیک اسکن کردند. هر وکسل به یک پالس بذری و چهار یا هفت پالس نوشتاری نیاز داشت، بسته به اینکه کدام یک از دو سطح عقب ماندگی برای رمزگذاری آن وکسل خاص مورد نیاز است.
با هشت قطبش احتمالی - مربوط به هشت جهت محور آهسته خاص - برای هر یک از دو سطح عقب ماندگی، هر وکسل را می توان در هر یک از 16 پیکربندی ممکن قرار داد و بنابراین چهار بیت باینری را در خود جای داد. با اسکن با سرعت 1 میلیون وکسل در ثانیه، آنها توانستند 5 گیگابایت داده را در 50 لایه با ضخامت 2.4 میلی متری دیسک در مدت پنج ساعت بنویسند. آنها سپس دریافتند که می توانند داده ها را با دقت "تقریبا 100٪" بازخوانی کنند.
پیشرفت های آینده
کازانسکی و همکارانش می گویند که سرعت نوشتن را می توان با افزایش سرعت تکرار تا 50 مگاهرتز به مگابایت در ثانیه افزایش داد. آنها همچنین فکر میکنند با افزایش تعداد جهتگیریهای محور آهسته و کاهش اندازه دستگاه، میتوان تعداد بیتها را در هر وکسل دو برابر کرد، به طوری که وکسلها فقط 0.2 میکرومتر از هم فاصله داشته باشند و لایههای مجاور فقط با 3 میکرومتر از هم جدا شوند. آنها می گویند در این صورت، یک صفحه شیشه ای با ضخامت 4 میلی متر به قطر 127 میلی متر می تواند حدود 500 ترابایت داده را ذخیره کند.
محققان خاطرنشان می کنند که یک نقطه ضعف قابل توجه در طرح فعلی آنها وجود دارد - سرعت خواندن. سیستم تصویربرداری با کنترل دستی آنها خواندن را به سرعت یخبندان تنها چند بایت در ثانیه محدود می کرد. اما آنها مطمئن هستند که این یک نشاندهنده نیست و استدلال میکنند که با استفاده از تصویربرداری قطبش خودکار و الگوریتمهای رمزگشایی قدرتمندتر میتوانند سرعت را به دهها مگابایت در ثانیه افزایش دهند.
خلاصه
لیزرهای فمتوثانیه به دلیل توانایی آنها در به حداقل رساندن بارهای حرارتی وارد شده به مواد تابیده شده، امکان فرسایش با دقت بالا و با کیفیت بالا را از بافت های بیولوژیکی فراهم می کند. با این وجود، نرخهای فرسایش گزارششده هنوز برای امکان بهرهبرداری از آنها در سطح بالینی بسیار محدود است. این مطالعه امکان ارتقاء فرآیند فرسایش بافت استخوانی با لیزر FS را با استفاده از منابع لیزری FS صنعتی در دسترس را نشان میدهد. یک مطالعه پارامتریک جامع به منظور بهینهسازی سرعت فرسایش بافت استخوانی در عین حفظ سلامت بافت با اجتناب از بارهای حرارتی بیش از حد ارائه شده است. سه رژیم جذب مختلف با استفاده از منابع لیزر fs در 1030 نانومتر، 515 نانومتر و 343 نانومتر بررسی میشوند. تفاوت های اصلی در سه رژیم طول موج مختلف با مقایسه تکامل نرخ فرسایش و درجه کلسیناسیون بافت فرسایش شده با لیزر مورد بحث قرار می گیرد. حداکثر سرعت فرسایش در رژیم جذب قابل مشاهده است که در آن حداکثر مقدار 0.66 میلی متر مکعب بر ثانیه بر روی یک بافت غیر کلسینه شده برای کمترین میزان تکرار لیزر و کمترین همپوشانی فضایی بین پالس های لیزری متوالی به دست می آید. در این رژیم، هموگلوبین موجود در بافت استخوان تازه، کروموفور اصلی درگیر در فرآیند جذب است. تا جایی که ما می دانیم، این بالاترین نرخ فرسایش است که روی استخوان ران خوک با فرسایش لیزری fs به دست آمده است.
واژههای کلیدی: فرسایش بافت استخوانی. لیزر فمتوثانیه; افزایش مقیاس فرآیند