ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جیمز کلرک ماکسول شکل موجی از معادلات الکتریکی و مغناطیسی را بدست آورد ، بنابراین از ماهیت موج مانند میدانهای الکتریکی و مغناطیسی و تقارن آنها پرده برداشت. از آنجا که سرعت امواج EM پیش بینی شده توسط معادله موج همزمان با سرعت اندازه گیری شده از نور است ، ماکسول به این نتیجه رسید که نور خود موج EM است. معادلات ماکسول توسط آزمایش هاینریش هرتز از طریق آزمایشات با امواج رادیویی تأیید شد.
طبق معادلات ماکسول ، یک میدان الکتریکی متغیر ، همیشه با یک میدان مغناطیسی همراه است که با گذشت زمان تغییر می کند. به همین ترتیب ، یک میدان مغناطیسی متغیر با تغییرات خاص با گذشت زمان در میدان الکتریکی همراه است. در یک موج الکترومغناطیسی ، تغییرات در میدان الکتریکی همیشه با یک موج در میدان مغناطیسی از یک جهت همراه است و بالعکس. این رابطه بین این دو بدون ایجاد هر نوع زمینه باعث ایجاد دیگری می شود. در عوض ، آنها با هم به همان روشی اتفاق می افتند که تغییرات زمان و مکان با هم اتفاق می افتند و در نسبیت خاص به هم پیوسته اند. در واقع ، زمینه های مغناطیسی را می توان به عنوان میدان های الکتریکی در یک قاب دیگر از مرجع مشاهده کرد ، و زمینه های الکتریکی را می توان به عنوان میدان مغناطیسی در یک قاب دیگر از مرجع مشاهده کرد ، اما آنها از اهمیت یکسانی برخوردارند زیرا فیزیک در تمام فریم های مرجع یکسان است ، بنابراین رابطه نزدیک بین تغییرات فضا و زمان در اینجا بیش از یک قیاس است. در کنار هم ، این زمینه ها موج الکترومغناطیسی را پخش می کنند ، که به درون فضا حرکت می کند و دیگر نیازی به تعامل با منبع نیست. میدان EM دور از این طریق که با شتاب یک بار شارژ می شود ، انرژی را با خود به همراه دارد که از طریق فضا تابش می کند ، از این رو این اصطلاح است.