دستگاه های بیومکانیک و مهندسی
مکانیک سیالات زیستی
بیوانفورماتیک
بیومواد و بیومکاترونیک
دستگاه های زیست پزشکی و بیومم ها
بیوفوتونیک و بیوسنسورها
رابط های مغز و کامپیوتر
بیومکانیک قلب و عروق
زیست شناسی محاسباتی
تشخیص به کمک کامپیوتر و خودکار
طراحی دارو
تصویربرداری عملکردی
تجزیه و تحلیل راه رفتن و وضعیت بدن
شبکه های ژنی
دستگاه های نظارت بر سلامت
تصویربرداری پزشکی و پردازش تصویر
تجزیه و تحلیل توالی مولکولی
نانوتکنولوژی برای کاربردهای زیست پزشکی
مهندسی اعصاب
تصویربرداری عصبی
تجزیه و تحلیل الگو برای کاربردهای زیست پزشکی
رباتیک
سنسورها و ابزار دقیق
بهداشت از راه دور
پزشکی از راه دور
اپتیک زیست پزشکی
مگنتوآنسفالوگرافی (MEG) یک تکنیک تصویربرداری عصبی عملکردی برای نقشه برداری فعالیت مغز با ثبت میدان های مغناطیسی تولید شده توسط جریان های الکتریکی که به طور طبیعی در مغز رخ می دهد، با استفاده از مغناطیس سنج های بسیار حساس است. آرایههای SQUID (دستگاههای تداخل کوانتومی ابررسانا) در حال حاضر رایجترین مغناطیسسنج هستند، در حالی که مغناطیسسنج SERF (آرامشدن بدون تبادل چرخش) برای ماشینهای آینده در حال بررسی است.[1][2] کاربردهای MEG شامل تحقیقات پایه در فرآیندهای ادراکی و شناختی مغز، محلیسازی مناطق آسیبشناسی قبل از برداشتن جراحی، تعیین عملکرد بخشهای مختلف مغز و نوروفیدبک است. این را می توان در یک محیط بالینی برای یافتن مکان های ناهنجاری و همچنین در یک محیط آزمایشی برای اندازه گیری ساده فعالیت مغز اعمال کرد.
تصویربرداری عصبی
PET دهه هاست که برای تصویربرداری عصبی مورد استفاده قرار می گیرد. این دارو از اهمیت بالینی برخوردار است ، فراتر از استفاده از آن در تحقیقات ، به ویژه به دلیل یادداشت تصمیم مرکز خدمات درمانی و خدمات درمانی (CMS) برای بازپرداخت بیماران منتخب مبتلا به زوال عقل در سال 2004. FDG عامل اصلی است که در حال حاضر در تصویربرداری عصبی بالینی مورد استفاده قرار می گیرد. برخلاف میوکارد ، ماده خاکستری مغز ترجیحاً از گلوکز به عنوان یک بستر متابولیک استفاده می کند و در هنگام استفاده از FDG سطح بالایی از فعالیت اولیه مغز را ایجاد می کند. بنابراین ، افزایش و کاهش متابولیسم برای ارزیابی ناهنجاری های داخل جمجمه استفاده می شود. بحث ما بر استفاده از FDG در ارزیابی مشکوک به زوال عقل ، تومورهای مغزی و صرع متمرکز است. با این حال ، بسیاری از عوامل جدید در دست بررسی هستند و احتمالاً وارد عمل بالینی می شوند. همچنین ، با تحقق آینده PET بالینی و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) در یک اسکنر ترکیبی ، PET و MRI همزمان به احتمال زیاد به ترکیب تصویربرداری انتخابی برای ارزیابی آسیب شناسی سیستم عصبی مرکزی با PET تبدیل خواهند شد.
توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) با استفاده از رادیو ردیاب های مختلف که الگوهای متابولیکی مختلف را ارزیابی می کند ، قادر است تغییرات پاتوفیزیولوژیکی را در بیماران انکولوژیکی ، از جمله افرادی که تومور مغزی دارند ، زود تشخیص دهد. این تغییرات عملکردی معمولاً قبل از ایجاد تغییرات مورفولوژیکی تشخیص داده شده توسط تکنیک های رایج تصویربرداری رادیولوژی مانند توموگرافی کامپیوتری (CT) و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) رخ می دهد [1]. MRI روش استاندارد تصویربرداری عصبی است که برای تشخیص تومورهای مغزی ، برای انجام بیوپسی استریوتاکتیک و برنامه ریزی جراحی در نورو انکولوژی مورد استفاده قرار می گیرد [2]. در حال حاضر ، تکنیک های تصویربرداری ترکیبی مانند PET/CT و PET/MRI ، که ترکیبی از اطلاعات عملکردی و مورفولوژیکی هستند ، ممکن است روشهای مفیدی برای تشخیص زودهنگام تومورهای مغزی باشد.
روشهای تصویربرداری عصبی با افزایش فراوانی در عمل بالینی و تحقیقات اساسی استفاده می شود. این دوره که برای دانش آموزان و متخصصان طراحی شده است ، اصول اولیه روش های تصویربرداری عصبی را که در تحقیقات موضوعات انسانی کاربرد دارد ، معرفی می کند و مفاهیم و اصطلاحات علوم عصبی را برای درک اساسی برنامه های کاربردی تصویربرداری عصبی معرفی می کند. ادامه مطلب ...
تخصص علوم اعصاب و تصویرسازی عصبی
با مفاهیم بنیادی در علوم اعصاب ، مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) ، عصب کشی (در R) و تصویربرداری عصبی آشنا شوید.