به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکالاکسپرس، دهههاست که تصویربرداری حرارتی، برای شناسایی تفاوت دما روی پوست به کار رفته تا شاید سرطان پستان را بدون قرار دادن بیماران در معرض اشعه تشخیص دهد. اگرچه این روش به اندازه ماموگرافی، قابل اطمینان نیست.
تصویربرداری مادون قرمز برای اندازه گیری عملکرد گلیمفاتیک
تصویربرداری ردیاب مادون قرمز پویا از تجهیزات مقرون به صرفه و در دسترس برای به دست آوردن وضوح زمانی لازم برای ارزیابی شار گلیمفاتیک در مغز استفاده می کند.
با مهندس شکوفه ساتری
در طیفسنجی مادون قرمز نمونههای لایه نازک، بازتاب داخلی چندگانه باعث امضای موج سینوسی در طیف جذبی میشود. این امضاها به عنوان حاشیه نامیده می شوند و مانع تجزیه شیمیایی نمونه ها می شوند. در این مطالعه، الگوریتمی بر اساس تصحیح سیگنال ضربی توسعه یافته (EMSC) برای تخمین و حذف حاشیه های تداخل در طیف سنجی و تصویربرداری مادون قرمز ارائه شده است. الگوریتم Fringe EMSC به صورت آشکار در GitHub قابل دسترسی است.
بافت سخت نسبتا کمی در بدن انسان وجود دارد. به غیر از استخوان ها و دندان های ما، بقیه بدن ما از انواع مختلف بافت نرم، از جمله بافت عضلانی، عروق لنفاوی، ماهیچه ها و اعصاب ساخته شده است. بسیاری از بیماری ها نواحی مختلف بافت نرم را تحت تأثیر قرار می دهند و بنابراین تصویربرداری از این ساختارها بخش مهمی از تشخیص بیماری است.
تصویربرداری از بافت های نرم، به ویژه بافت نرم عمیق بدن، می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. تصویربرداری از ساختارهای بافت سخت با کنتراست تصویر خوب تا حدودی ساده تر است، زیرا تفاوت زیاد در چگالی به معنای تغییر قابل توجهی در تضعیف اشعه ایکس بین مناطق بافت سخت و بافت نرم اطراف است. دومی تا حد زیادی در برابر اشعه ایکس با انرژی بالاتر شفاف است.
تشعشعات الکترومغناطیسی با انرژی بالاتر دارای عمق نفوذ بسیار بیشتری نسبت به تابش کم انرژی است که توسط بافت های نرم جذب بهتری می شود.1 سازشی برای تصویربرداری از بافت نرم عمیق بدن بین دستیابی به سطوح سیگنال معقول برای بازیابی و تصویربرداری وجود دارد در حالی که تابش هدف هنوز می تواند باشد. به سایت مورد علاقه برسید
رویکردهای نوری و مادون قرمز
یک روش تصویربرداری بالینی ایده آل باید غیر تهاجمی، سریع باشد و نتایجی را ارائه دهد که تشخیص دقیق را ارائه دهد. علاقه بیشتری به رویکردهای تصویربرداری "نقطه مراقبت" بیشتر وجود دارد زیرا این رویکردها تقاضا برای زیرساخت های پرهزینه و زمان انتظار مرتبط با پردازش آزمایشگاهی نمونه ها را کاهش می دهد.
روشهای تصویربرداری نوری از سادهترین روشها هنگام طراحی دستگاههای تصویربرداری جمعوجور و دستی هستند و به طور گسترده برای تشخیص تومورها و نظارت درمانی استفاده میشوند.
چالش تصویربرداری بافت عمیق با روشهای نوری «پنجره بیولوژیکی» است - این محدوده طول موجی است که در آن نور برای تصویربرداری از بافت عمیق کافی و تضعیف نشده باقی میماند و اولین مورد بین ~700 تا 950 نانومتر است. هموگلوبین و سایر ترکیبات بدن از جمله آب جذب بسیار قوی در خارج از این ناحیه دارند.
ام آر آی
برای تصویربرداری بافت نرم و تشخیص بیماری، به ویژه زمانی که اسکن اکتشافی کل بدن مورد نیاز است، تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) اغلب تکنیک انتخابی است.
MRI دارای عمق نفوذ عالی در کنار وضوح فضایی خوب است، و سطح بالای اطلاعات بازیابی شده در ساختارهای مختلف بافت نرم از اسکن MRI به این معنی است که می توان از آن برای تشخیص و ارائه اطلاعات برای پیش آگهی استفاده کرد.9 برخلاف روش های اشعه ایکس مانند به عنوان توموگرافی کامپیوتری، اسکن MRI بیمار را در معرض هیچ گونه پرتوهای الکترومغناطیسی یونیزان قرار نمی دهد.
با این حال، اشکال اصلی MRI این است که به سخت افزار بسیار گران قیمت نیاز دارد و زمان اسکن برای اسکن های دقیق تر از دقیقه تا ساعت متغیر است. این امر به ویژه مشکل ساز است زیرا هر حرکتی از جانب بیمار می تواند کیفیت فرآیند تصویربرداری را مختل کند.
سونوگرافی
اولتراسوند روش غیرتهاجمی دیگری است که برای تصویربرداری از بافت نرم مانند اعصاب استفاده میشود. فرکانسهای کاوشگر مختلف میتوانند برای تغییر عمق نفوذ سونوگرافی برای بهینهسازی وضوح فضایی برای هدف مورد نظر استفاده شوند.
سونوگرافی معمولاً در تشخیص بیماریهای پوستی و عفونتهای بافت نرم استفاده میشود و میتواند با شناسایی وجود مایع در محلهای عفونت به بهبود نتایج بیمار کمک کند. و به شدت به مهارت اپراتور تکیه می کنند، و تشخیص جامع از طریق سونوگرافی به تنهایی چالش برانگیز است. اینجاست که فقدان اطلاعات سطح شیمیایی می تواند برای تشخیص زودهنگام بسیار مشکل ساز باشد.
تشخیص زودهنگام بیماری
تصویربرداری از بافت عمیق هنوز با چالشهای زیادی مواجه است و اغلب تشخیص زودهنگام بیماری به مصالحهای بین هزینه، دشواری و دسترسی تکنیک مورد استفاده بستگی دارد. به عنوان مثال، تصویربرداری اولتراسوند می تواند نشانه هایی از شرایط بالقوه جدی مانند فاسییت نکروزان را ارائه دهد. این اطلاعات، اگرچه یک تشخیص جامع نیست، اما همچنان می تواند برای اطلاع رسانی و بهبود مسیرهای بالینی استفاده شود.
تصویربرداری مادون قرمز نزدیک در حال پیشرفت های سریع بسیاری است و به بازیابی اطلاعات سطح شیمیایی در مورد نشانگرهای زیستی موجود در تومورها کمک می کند. این اغلب به ایجاد یک تشخیص بسیار دقیق کمک می کند.
پژوهشگران آمریکایی با همکاری دکتر "فاطمه حسنی پور"، دانشمند ایرانی، روشی ارائه دادهاند تا تصویربرداری حرارتی را برای بررسی سرطان پستان توسعه بدهند.
به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکالاکسپرس، دهههاست که تصویربرداری حرارتی، برای شناسایی تفاوت دما روی پوست به کار رفته تا شاید سرطان پستان را بدون قرار دادن بیماران در معرض اشعه تشخیص دهد. اگرچه این روش به اندازه ماموگرافی، قابل اطمینان نیست.